ITSM: مدیریت اطلاعات با پارادایم بصری
وقتی در مورد پارادایم بصری (“VP”) صحبت می کنیم، مطمئن هستم که اکثر خوانندگان بلافاصله موضوع را با زبان های مدل سازی یا مدل سازی مرتبط می کنند، درست مثل من. و من فکر می کنم که این کار سختی است. VP یک ابزار مدل سازی برنده جایزه است.
اما اگرچه ممکن است در برداشت های اولیه همه چیز بسیار واضح به نظر برسد، من فکر می کنم که وقتی شروع به کندوکاو عمیق تر در برخی از ویژگی های خاص تر و شاید کمتر ذکر شده Visual Paradigm کنیم، ممکن است از کشف آنچه خواهید یافت شگفت زده شوید. یکی از آنها: مدیریت اطلاعات .
“مدیریت اطلاعات” چیست؟
قبل از شروع، بیایید ببینیم که در اینجا با چه چیزی سر و کار داریم. به زبان ساده: پردازش اطلاعات، احتمالاً از منابع مختلف، و به گونهای که بتواند آنطور که مورد نظر مخاطبان هدف است، استفاده شود. به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، هرچند شاید کمی انتزاعی. اکنون، اگرچه میتوانیم استدلال کنیم که فرآیند مدلسازی خود نیز نوعی مدیریت اطلاعات است که در واقع جهتی نیست که من در اینجا به آن بپردازم. در عوض، ما به چندین روش مختلف نگاه خواهیم کرد که در آنها Visual Paradigm به ما اجازه می دهد اطلاعات را مدیریت کرده و از آن در پروژه های خود استفاده کنیم.
متوجه خواهید شد که بسیاری از ویژگی ها بر اساس نسخه Visual Paradigm که استفاده می کنید گسترده تر می شوند.
مدیریت اطلاعات در پارادایم بصری
در هسته اصلی آن، برای همه نسخه ها اعمال می شود، Visual Paradigm نمودار تحلیل متن را در اختیار ما قرار می دهد. این یک راه بسیار مستقیم است که می تواند به ما در شروع پروژه هایمان کمک کند. اساساً به ما این امکان را میدهد که یک عنصر متنی مانند گزارشی در مورد چیزی بگیریم، قطعات اطلاعاتی را که میخواهیم تجسم کنیم به صورت دستی استخراج کنیم و سپس آنها را بهعنوان عناصر مدل یا موارد نامزدی که قرار است بعداً استفاده شوند، وارد کنیم.
همانطور که قبلاً ذکر شد، میخواهم فرآیند مدلسازی را نادیده بگیرم، اما چیزی که فوراً مهم میشود، توانایی افزودن متا داده به بیشتر عناصر مدل ما است.
در تصویر سمت راست، مشخصات یک عنصر مدل بازیگر را همانطور که در نمودار Use Case استفاده میشود، باز کردهام. برگه مدیریت پروژه به من اجازه می دهد تا به سرعت مشخصات از پیش تعیین شده را انتخاب کنم که می تواند به من در استفاده از آن در زمان بعدی کمک کند. مشخصاتی که بدیهی است که می توانند کاملاً سفارشی شوند.
البته ما فقط به استفاده از مشخصات از پیش تعیین شده محدود نمی شویم. برگههای “نظرات” و “ارزشهای برچسبگذاری شده” هر دو مکانهای عالی برای ارائه اطلاعات خاص (سفارشی) در مورد خود عنصر هستند.
گزارش نویسی
پس از جمعآوری سهم نسبتاً مناسب از اطلاعات و ذخیره آن به عنوان متا داده، میتوانیم از آن برای ارائه اسناد سفارشی برای خلاصه کردن تمام اطلاعاتی که تاکنون جمعآوری کردهایم استفاده کنیم، Doc Composer و ناشر پروژه ابزاری عالی برای این کار هستند.
به عنوان مثال… با استفاده از برگه مدیریت پروژه میتوانم تمام موارد استفاده را در نمودارهای Use Case خود اولویت بندی کنم. سپس یک الگوی سفارشی برای آهنگساز Doc تنظیم میکنم که تمام نمودارهای Use Case من را بررسی میکند و مواردی را که دارای اولویت بالا و بالاتر هستند، خلاصه میکند. سپس این اطلاعات میتواند توسط یک تیم توسعهدهنده برای داشتن برخی از جنبههای پروژه خاص مورد استفاده قرار گیرد که سپس میتوانند در چرخه توسعه خود اولویت بیشتری داشته باشند.
و بهترین بخش در اینجا این است که این گردش کار تقریباً می تواند برای تقریباً هر عنصر مدل در پروژه (های) شما اعمال شود.
اما موارد بیشتری وجود دارد…
ITSM
ITSM یا مدیریت خدمات فناوری اطلاعات، مجموعهای از فعالیتها برای کمک به طراحی، برنامهریزی، ارائه، بهرهبرداری و کنترل خدمات فناوری اطلاعات است، معمولاً خدماتی که توسط شرکتها برای ارائه به مشتریان خود استفاده میشوند. این یک شکل بسیار انتزاعی تر از پردازش اطلاعات است و به طور کلی بیشتر از یک رویکرد مدیریتی استفاده می کند تا تکنیکی. و همچنین چیزی است که Visual Paradigm از آن پشتیبانی می کند و می تواند به شما در مدیریت آن کمک کند.
تفاوت اصلی، از درون زمینه پارادایم بصری، این است که تمرکز پروژه شما از موقعیتی که اطلاعات اغلب به صورت جانبی جمع آوری می شود (در مورد اطلاعات ذخیره شده به عنوان متا داده فکر کنید) به یک گردش کاری تغییر می کند که اطلاعات مدیریت به هدف اولیه پروژه شما (یا فاز فعلی آن) تبدیل خواهد شد.
فرآیند راهنما
البته یک مقدار مشکل وجود دارد. زیرا از کجا و چگونه شروع می کنید؟ و حتی اگر تصمیم دارید به تنهایی همه چیز را تجزیه کنید… ممکن است نیاز به جمعآوری اطلاعات داشته باشید، اما هر جزئیات خاصی، شاید اهداف یا تخصصهای خاصی که باید ابتدا شناسایی شوند؟
خوب، به همین دلیل است که Visual Paradigm ویژگی فرآیند Guide-Through را در اختیار ما قرار می دهد. روشی که کاملاً با استانداردهای تعیین شده فعلی مطابقت دارد و شما را در کل فرآیند راهنمایی می کند. اگرچه Visual Paradigm شما را در مسیر(های) درست هدایت می کند، هرگز مجبور نخواهید شد از آن رویکرد خاص پیروی کنید (اگرچه بدیهی است که انجام این کار به شدت توصیه می شود).
در اینجا من یکی از چندین روش موجود ITSM را شروع کرده ام: فرآیند مدیریت پروژه. کل چرخه زندگی شامل پنج عنصر خاص است که به طور خلاصه در نماد این مقاله نشان داده شده است:
- شناسایی – بررسی کنید که آیا پروژه باید شروع شود یا خیر.
- شروع – مدیری را تعیین کنید که سپس بتواند محدوده پروژه را تعریف کند.
- برنامه ریزی – برای اطمینان از اینکه پروژه در زمان مقرر تکمیل می شود، برنامه ای تهیه کنید.
- اجرا و کنترل – دست به کار شوید! همه وظایف در اینجا بررسی می شود.
- Closeout – تخصص به دست آمده از پروژه را مستند کنید و مطمئن شوید که این اسناد حفظ می شود.
پنج مرحله مختلف که با دنبال کردن آنها به شما امکان می دهد اطلاعاتی در مورد تمام فعالیت هایی که آن مورد خاص را تشکیل می دهند ارائه دهید و پس از آن این اطلاعات در یک سند Word گرد هم می آیند تا اساس پروژه نهایی شما را تشکیل دهند.
در اینجا من اولین مرحله (شناسایی) را تکمیل کردهام و اکنون آمادهام تا به طور خودکار یکی از چهار سندی را تولید کنم که تمام اطلاعات مربوطه مورد نیاز برای شناسایی و (دوباره) ارزیابی بخش خاصی از پروژه من را ارائه میدهد.
گردش کار منحصر به فرد
چیزی که این گردش کار را بسیار منحصر به فرد می کند این است که شما به طور کامل بر روی ارائه اطلاعات مورد نیاز با یک ترتیب خاص متمرکز خواهید شد و پس از آن Visual Paradigm تمام قسمت ها را برای تولید یک سند جمع آوری می کند.
پروژه شما پس از هر مرحله جداگانه ذخیره و متعهد می شود، که تضمین می کند هیچ داده ای به دلیل تصادفات تصادفی از بین نمی رود (شما اساساً یک نسخه پشتیبان را در فضای ابری نگه می دارید).
جنبه دیگری که من شخصاً آن را بسیار جالب میدانستم این واقعیت است که اگرچه گردش کار ITSM تا حدودی از وظایف معمول شما در یک پروژه Visual Paradigm جدا رفتار میکند، اما همه چیز میتواند به راحتی با هم وجود داشته باشد.
به عنوان مثال: پس از اتمام فرآیند مدیریت پروژه، میتوانم تمام اطلاعاتی را که جمعآوری کردهام وارد کرده و آنها را در گردش کار مدلسازی پارادایم ویژوال معمولی خود وارد کنم. و از آنجا که تمام اسناد تولید شده بخشی از خود پروژه هستند، من همیشه می توانم هر جا که نیاز داشته باشم، ارجاعات را اضافه کنم.
حتی اگر یک گردش کار ITSM در این پروژه وجود داشته باشد، من همچنان میتوانم روی بخشهای دیگر پروژه نیز کار کنم، مانند مدلسازی یا سایر وظایف مرتبط. من حتی میتوانم از ترکیبکننده doc برای تولید مستندات بر اساس نمودارها و سایر متا دادههای اختیاری استفاده کنم.
و این قسمت را به پایان می رساند…
این اولین قسمت از مجموعه ای است که در آن بیشتر در مورد چندین ویژگی مبتنی بر ITSM ارائه شده توسط Visual Paradigm توضیح خواهم داد. در این بخش، زمینه بیشتر به سمت اطلاعات و مدیریت پروژه بود، در بخشهای بعدی، سایر جنبههای خاص را که ممکن است بلافاصله با Visual Paradigm مرتبط نکنید، بررسی خواهیم کرد.