رای اولین بار در سال 1981 در کتاب پرفروش “هنر مدیریت ژاپنی: برنامه های کاربردی برای کسب و کار آمریکایی” توسط استاد دانشگاه استنفورد، ریچارد پاسکال و استاد هاروارد، آنتونی آتوس، ظاهر شد. انگیزه نوشتن این کتاب این بود که بررسی کنیم که چه چیزی باعث موفقیت شرکت های ژاپنی شده است.

تقریباً در همان زمان، توماس جی پیترز و رابرت اچ واترمن، جونیور، دو استاد مدیریت دانشگاه استنفورد و کارمندان قدیمی مک‌کینزی و شرکت معروف، با 62 نفر از قدیمی‌ترین و بهترین شرکت‌های بزرگ در ایالات متحده مصاحبه کردند و انتخاب کردند. 43 بر اساس سودآوری و نرخ رشد. در سال 1978، این چهار نویسنده با هم مدل 7S را پیشنهاد کردند.

این مدل بعداً در کتاب پرفروش پیترز و واترمن به نام The Pursuit of Excellence: Lessons from the America’s Best Run Companies ظاهر شد و به ابزار مشاوره مدیریت بنیادی McKinsey & Company، شرکت مشاوره مدیریت پیشرو در جهان تبدیل شد. از آن زمان، مدل 7S شهرت و محبوبیت گسترده ای به دست آورد.

 

مدل McKinsey 7S چیست؟

مدل McKinsey 7S (که به اختصار مدل 7S نیز شناخته می شود) هفت عنصر یک سازمان تجاری است که توسط مرکز تحقیقات مک کینزی و شرکت طراحی شده است، که بیان می کند که شرکت ها باید تمام جنبه های فرآیند توسعه را به طور جامع در نظر بگیرند، از جمله ساختار، سیستم ها، سبک، کارکنان، مهارت ها، استراتژی و ارزش های مشترک – هفت مهارت، استراتژی و ارزش های مشترک.

Templat Kerangka Kerja McKinsey 7S: Templat Model McKinsey 7S (Dibuat oleh pembuat Kerangka Kerja McKinsey 7S Visual Paradigm Online)

در این مدل، استراتژی، ساختار و سیستم‌ها به عنوان «سخت‌افزار» برای موفقیت کسب‌وکار در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که سبک، افراد، مهارت‌ها و ارزش‌های مشترک «نرم‌افزار» برای عملیات تجاری موفق در نظر گرفته می‌شوند. مدل 7S مک کینزی به مدیران در سراسر جهان یادآوری می کند که نرم افزار و سخت افزار به یک اندازه مهم هستند.

استراتژی

استراتژی عبارت است از برنامه ریزی کلی اهداف توسعه شرکت، راه ها و ابزارهای دستیابی به آنها، بر اساس محیط داخلی و خارجی و منابع موجود، به منظور بقا و توسعه پایدار در دراز مدت و تجسم متمرکز سازمان است. ایدئولوژی مدیریت، حاصل مجموعه ای از تصمیمات استراتژیک و مبنایی برای تدوین طرح ها و برنامه های سازمانی است.

ساختار

استراتژی به یک ساختار سازمانی سالم برای اطمینان از اجرا نیاز دارد. ساختار سازمانی مبنایی است که بر اساس آن معنا و مکانیسم سازمانی بنگاه اقتصادی باقی می ماند. شکل ترکیبی سازمان سازمانی است، یعنی چیدمان و ترکیب مؤثر عناصر سازمانی مانند اهداف، هم افزایی، پرسنل، موقعیت ها، روابط متقابل و اطلاعات. این تجزیه اهداف و وظایف شرکت به موقعیت ها و سپس ادغام موقعیت ها در بخش ها و تشکیل یک کل ارگانیک از یک سیستم عمودی حقوق و سیستم افقی تقسیم کار و همکاری توسط بخش های متعدد است. ساختار سازمانی برای اجرای استراتژی است، استراتژی های مختلف برای مطابقت با آن به ساختار سازمانی متفاوتی نیاز دارند.

سیستم

توسعه و اجرای استراتژی شرکت به یک سیستم بی نقص به عنوان تضمین نیاز دارد و در واقع این سیستم تجسم خاصی از روح سازمانی و تفکر استراتژیک است. بنابراین در فرآیند اجرای استراتژی باید سیستمی منطبق با تفکر استراتژیک ایجاد شود تا از عدم تطابق و ناهماهنگی در سیستم جلوگیری کرده و از ظهور سیستم های منحرف از استراتژی جلوگیری شود. مانند روحیه نوآورانه سیستم نوآوری 3M، در 3M، فردی که در توسعه کسب و کار نوآوری محصول جدید مشارکت می کند، طبیعتاً موقعیت و دستمزد وی در شرکت با دستاوردهای محصول تغییر می کند، حتی اگر به عنوان تولیدی شروع به کار کرده باشد. مهندس خط، اگر محصول وارد بازار شود، می تواند به مهندس محصول ارتقا یابد، و اگر فروش سالانه محصول به پنج میلیون دلار برسد می تواند مدیر خط تولید شود. این سیستم انگیزه زیادی در کارمندان برای نوآوری ایجاد می کند و باعث توسعه شرکت می شود.

سبک

شرکت‌های برجسته یک سبک مدیریتی سست و سخت را نشان می‌دهند که هم متمرکز و هم غیرمتمرکز است، و در عین حال سرسختانه به چند ارزش قدیمی پایبند هستند، استقلال شدیدی را به بخش‌های تولید و توسعه محصول می‌دهند. در یک سازمان سیستماتیک قوی، کارکنان بر اساس مفهوم آماری کلی شرکت در نظر گرفته می شوند و نه به عنوان شخصیت های فردی.

کارکنان

یکی از اصول کلیدی IBM احترام به افراد و صرف زمان زیادی برای اجرای این اصل است. دلیل این امر این است که آنها معتقدند کارمندان صرف نظر از موقعیت خود، منبع اثربخشی هستند. بنابراین، بنگاه‌ها ضمن انجام طراحی سازمانی خوب، باید به تجهیز نیروی کار منطبق با نیازهای تفکر استراتژیک، آموزش خوب آنها، تعیین مشاغل مناسب و تقویت تبلیغات و آموزش توجه کنند تا پرسنل در تمام سطوح شرکت بتوانند یک سازمان ایجاد کنند. ایدئولوژی و سبک کاری که با استراتژی شرکت سازگار باشد.

مهارت ها

در اجرای استراتژی شرکت، کارکنان نیاز به کسب مهارت های خاصی دارند که به آموزش های دقیق و سیستماتیک بستگی دارد. کونوسوکه ماتسوشیتا معتقد است که همه برای تبدیل شدن به یک فرد عالی باید تمرینات سختی را پشت سر بگذارند، مانند ورزشکارانی که برای نشان دادن مهارت های خود در زمین ورزش تاخت می زنند، اما فیزیک و مهارت های شگفت انگیز آنها از هوا بیرون نمی آید، بلکه نتیجه آن است. آموزش طولانی مدت فیزیکی و ذهنی سخت. بدون آموزش، یک فرد ممکن است راهی برای اجرا نداشته باشد، حتی اگر شرایط طبیعی بسیار خوبی داشته باشد.

بنابراین در فرآیند توسعه کسب و کار باید وضعیت کلی شرکت به طور جامع مورد توجه قرار گیرد و شرکت تنها در صورتی می تواند موفق باشد که 7 عنصر سخت و نرم بتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کرده و با هم هماهنگ شوند.

ارزش های مشترک

ارزش های شرکتی معنای اساسی وجود یک شرکت است و باید انگیزه و نیروی محرکه اساسی برای عملکرد سیستم اقتصادی خود باشد. ارزش ها نقش هدایت، مهار، انسجام، انگیزش و تشعشع را دارند. انگیزه های علمی می تواند شور و شوق همه کارکنان را برانگیزد، اراده و تمایل اعضای شرکت را متحد کند و برای دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت با یکدیگر همکاری کند. این امر مستلزم مطالعه ارزش‌های مشترک شرکت است، اینکه آیا ارزش‌ها توسط همه اعضای شرکت درک شده و به اشتراک گذاشته می‌شوند و به عنوان اصول عمل مورد استفاده قرار می‌گیرند. اینکه آیا بین کل شرکت اتفاق نظر وجود دارد و آیا بین مفهوم و رفتار انحراف وجود دارد یا خیر.

 

ابزار طراحی اینفوگرافیک برای مدل 7S

مدل McKinsey 7S چارچوبی برای اثربخشی سازمانی است که فرض می کند هفت عنصر داخلی یک سازمان باید همسو و تقویت شوند تا موفق شوند. این هفت عنصر همگی با حرف S شروع می‌شوند، از این رو نام مدل، McKinsey 7S Framework. Visual Paradigm دارای یک ویرایشگر نمودار بصری و مجموعه ای غنی از قالب های McKinsey 7S برای پشتیبانی از نیازهای ارائه شما است.